خانواده بزرگ انگور
اين ميوه انواع مختلفي دارد
همه ميوه ها يک طرف، انگور يک طرف. همين يک ميوه آن قدر مدل و طرح و رنگ دارد که حتي ميوه فروش ها هم اسمشان را نمي دانند. حدود 25 تا 30 رقم انگور وجود دارد که هر کدامشان هم يک مزه منحصر به فرد دارند.
با وجود تنوع زياد در انگور و با اينکه تقريباً همه انواع آن در ايران کاشته مي شود، در بيشتر ميوه فروشي ها دو يا سه نوعش را بيشتر نمي شود پيدا کرد. حتي انواع خاصي از انگور هست که در بعضي مناطق خاص و درحد يکي دو تاک کاشته مي شود و اصلاً به بازار راه پيدا نمي کند. براي همين است که اسم و رسم همه شان به درد من و شما نمي خورد. اينها معروف ترين هايشان هستند که احتمال پيدا کردنشان در ميوه فروشي هم بيشتر است.
انگور بي دانه قرمز: معرف حضور همه هست. جان مي دهد براي اينکه خوشه اش را بکني توي دهان و چوب هايش را در بياوري! هم خوشگل است و هم خوشمزه و بيشتر از همه انواع ديگر توي مهماني ها ديده مي شود.
انگور بي دانه سفيد: البته سفيد سفيد هم نيست، کمي تا قسمتي زرد و سبز است اما خيلي کمرنگ. ترشي اش از قرمز ها کمي بيشتر است.
انگور ياقوتي: دانه هاي ريز و سياه به هم فشرده دارد و بسيار لذيذ است اما شستنش کار خيلي سختي است. هر چقدر هم که بشوريدش، آخرش لاي دانه هاي فشرده اش آت و آشغال و مورچه مي ماند.
انگور مهدي خاني: سبز است و دراز و کشيده و کمي هم شل و ول.
انگور عسگري: بيضي است و نرم و رنگش چيزي بين سبز و زرد است. چون هسته دارد، معمولاً کسي حوصله خوردنش را ندارد.
انگور کندري: هسته دار است اما قرمز و درشت و سفت. خيلي خوشگل است و در نتيجه بيشتر از عسگري از آن استقبال مي شود.
انگور فخري: چيزي بين بيضي و دايره است و رنگش به زرد مي زند. درشت و سفت است و هسته دار. مزه اش از عسگري ملايم تر است.
انگور مهري (ريش بابا): معلوم نيست چرا به اش مي گويند ريش بابا؛ شايد به خاطر اينکه دراز است! خيلي کشيده و باريک است و پوست نازکي هم دارد. متخصصين مي گويند از همه انواع ديگر انگور خوش طعم تر است.
ترفند هاي بامزه اي که براي تشخيص ميوه خوب و بد در ميوه فروشي به دردتان مي خورد
صداي دهل شنيدن از هندوانه خوش است
ديده ايد اين آدم هايي را که مي روند توي ميوه فروشي، ميوه ها را يکي يکي بر مي دارند، نگاه مي کنند، توي دستشان مي چرخانند و با کلي وسواس يکي را انتخاب مي کنند و توي کيسه شان مي اندازند؟ جماعت بي استعداد در زمينه ميوه خريدن هم دقيقاً همين رفتارها را انجام مي دهند اما آخرش يک چيزي مي خرند که اگر بي خيال سوا کردن شده بودند، چيز بهتري از آب در مي آمد! دليلش اين است که همه چيز را مي دانند الا اينکه خريدار حرفه اي در نگاه دقيقي که به ميوه دارد چه چيزي را برانداز مي کند. خيلي از ميوه هاي خوش قيافه، مزه درست و حسابي اي ندارند و خيلي از خرابي ها خودشان را به اين راحتي ها نشان نمي دهند. کال بودن و رسيده بودن ميوه هم از آن چيزهايي است که آخرش بايد با توکل به خدا از آن عبور کنيم. اينجا چند تا ترفند براي ميوه هايي که معمولاً مي خريم آورده ايم بلکه اين بار که ميوه را برانداز کرديد، بدانيد به چه چيزي دقت کنيد.
خربزه و طالبي
*پوست خربزه و طالبي هر چه زبرتر، بهتر.
*خط هاي روي طالبي بايد سبز کمرنگ باشند. خط هاي زرد نشانه طالبي کال است و خط هاي سبز تيره، نشانه طالبي مانده.
انواع خربزه
خربزه هاي زرد يک رنگ: مال ايوانکي هستند. چندان شيرين نيستند اما به همين دليل ماندگاري بيشتري هم دارند. مي گويند براي سنگ کليه خيلي مفيد است.
خربزه هاي راه راه: شيرين ترند و پوستشان هم نازک تر است ولي زياد نمي شود نگه شان داشت.
انواع طالبي
طالبي: همين طالبي هاي راه راه که زرد يا سبزند، طالبي خشکه رود ساوه از همه شيرين تر است.
گرمک: زرد يک رنگ است و پوست صافي دارد. شيرين نيست اما براي رفع عطش خوب است.
گوجه
*قسمت ساقه گوجه را نگاه کنيد؛ اگر دورش سفيد بود، يعني اين گوجه تا ته اش همين طوري سفيد است.
*گوجه هاي گرد از گوجه هاي تخم مرغي خوشمزه ترند.
هندوانه
*روش طبل و دهل و سازهاي ديگر را بي خيال شويد! به نظر مي آيد اين روش ترفند ميوه فروش ها باشد براي سرکار گذاشتن مشتري ها. طبق قانون احتمال هم که حساب کني بالاخره 50 درصد احتمال دارد حرفشان درست در بيايد. بنابراين يکي از بهترين راه ها خريدن هندوانه اين است که به فروشنده اعتماد کنيد و اگر بد بود، برايش پس ببريد!
*هندوانه (و خربزه) کال را مي شود از ساقه شان تشخيص داد. اگر ساقه هندوانه هنوز به آن چسبيده، يعني هندوانه نرسيده بوده و آن را به زور کنده اند. هندوانه زيادي رسيده هم پوک مي شود. اگر با روش صدا و ضربه زدن حال مي کنيد، بدانيد که هندوانه پوک صداي خفه اي مي دهد. اگر هم فيزيک تجربي تان خوب است، ببينيد وزن هندوانه به اش مي آيد يا نه. اگر کمتر از آن چيزي هست که به نظر مي رسد، يعني پوک است.
انواع هندوانه
هندوانه هاي بيضي: سبز کمرنگند اما به آن مي گويند هندوانه سفيد. به نام هندوانه مشهدي هم شناخته مي شوند. هر چه رنگش روشن تر باشد و به سفيدي بزند، شيرين تر و رسيده تر است.
هندوانه چيتي: گرد است و راه راه. مزه اش فرق زيادي با بيضي ها ندارد.
هندوانه محبوبي: گرد است و تک رنگ، به رنگ سبز تيره. معمولاً گلخانه اي توليد مي شود و طعم درست و درماني ندارد. بيشتر به خاطر تخمه هاي درشتش کشت مي شود.
انار
*پوست نازک انار نشانه رسيده بودنش است. انارهاي پوست کلفت، هم خشکند، هم گس. دو راه براي تشخيص پوست نازک انار هست، يکي اينکه برآمدگي دانه هاي انار را بشود از روي پوستش لمس کرد و ديگر اينکه گلوي تاج انار (جايي که تاج به خود انار وصل مي شود) باريک باشد. تاج انار هر چه کمر باريک تر باشد، بهتر است. انارهايي که تاجشان مثل يک استوانه است، پوست کلفتي دارند و هنوز کالند.
انواع انار
همه انار ساوه را به عنوان بهترين انار مي شناسند اما انار شيراز و يزد را هم امتحان کنيد، شايد نظرتان عوض شد.
موز
*پوست نازک موز يعني رسيده. راه تشخيصش هم اين است که ببينيد سرش راحت کنده مي شود يا با مصيبت. اگر سخت کنده شود يا پوست خود موز را هم همراهش بکند، يعني نرسيده.
*موزهاي خال خالي حسابي رسيده اند و جان مي دهند براي خوردن در همان لحظه. نگران نباشيد، تويشان سفيد است. اما موزهايي که يک قسمتشان تيره است، له شده اند و تويشان هم سياه است.
سيب
*پوست سيب بايد صاف و کشيده باشد و روغني.
*ساقه سيب رسيده را اگر بپيچانيد، راحت کنده مي شود.
*سيب قرمز بايد سفت باشد، طوري که اگر فشارش بدهيد، تو نرود.
هلو و شليل
فقط از روي ظاهرشان مي شود فهميد خوبند يا نه. مواظب نقاط شل و تيره روي پوست باشيد که نشان دهنده خرابي داخلي اند. کرک روي هلو گولتان نزند.
انواع هلو
انجيري: از هلوهاي گرد خوشمزه ترند اما مقدار گوشتشان کم است.
زرد: سفت و ماندني اند اما خيلي شيرين نيستند.
سبز: به اش هلوي حاج کاظمي هم مي گويند.
کاردي: قرمز است و خوشمزه و خوش قيافه.
هسته جدا: کم آب است و مزه هم ندارد اما براي مهماني خوب است. براي اينکه آب هلو از آرنج خودتان و مهمان ها نچکد!
انواع شليل
شبرنگ: قرمز است و درشت و تو دل برو اما از مزه خبري نيست.
شمس: سبز است و هسته جدا. ريز است اما خوشمزه.
رفعتي: قرمز است اما نه به خوشمزگي سبزها، هسته اش هم جدا نيست.
پرتقال و نارنگي
*هر چقدر پوست پرتقال و نارنگي و فک و فاميل هايشان نازک تر باشد، شيرين تر و آبدارترند. نشانه پوست نازک در اين ميوه ها پوست صاف و کشيده است. نارنگي و پرتقال هايي که رويشان نقطه هاي فرو رفته زياد دارند، يا کنار ساقه شان چين هاي عميقي هست، يعني پوست کلفتي دارند.
*نارنگي رسيده ساقه اش راحت جدا مي شود، نه اينکه پوست نارنگي را هم با خودش بکند.
انواع پرتقال
تامسون: همان پرتقال هايي که بچه دارند! ته پرتقال را که نگاه کنيد، معلوم است. تامسون شيرين است.
رسمي: هسته دارد اما خيلي خوشمزه است.
والنسيا: بد پوست است اما اگر حال کندن پوستش را داشته باشيد، خيلي آبدار و خوشمزه است.
انواع نارنگي
يافا: ريز است و هسته دار و بسيار شيرين. به درد مهماني نمي خورد.
رسمي: شيرين نيست اما قيافه خوبي براي سبد ميوه دارد.
ژاپني: پيش رس است و قبل از نارنگي هاي ديگر توي بازار مي آيد. شيرين است اما نه خيلي.
داروخانه وارداتي
محمد مهدي حاجي پروانه
شما وقتي داروخانه مي رويد و تقاضاي يک قرص ويتامين فلان و شربت و محلول ويتامين بهمان مي کنيد، نهايتاً دو انتخاب داريد؛ «ايراني» و «خارجي»؛ اما وقتي وارد ميوه فروشي مي شويد و مثلاً سراغ يک نوع ميوه حاوي ويتامين ث را مي گيريد هزاران انتخاب در مقابل شماست؛ از انواع مرکبات بگيريد تا گوجه فرنگي و آناناس. شکر خدا به تعداد ميوه هاي مورد نظرتان هم n به توان n انتخاب داريد؛ از درجه سه تا درجه يک. از ايراني باغ هاي دوروبر تا ايراني وارداتي و از ميوه چيني تا ميوه صادره از شيلي و ونزوئلا. اين شايد بزرگ ترين فرق داروخانه و ميوه فروشي باشد. اما خب نرخ ميوه ها در ميوه فروشي ها مثل نرخ طلا در بازارهاي جهاني بالا مي رود و همين قيمت ها مثل اثر انگشت آدم ها هيچ وقت با هم نمي خواند.
براي همين، ميوه خريدن شايد يکي از معدود عملياتي باشد که براي رسيدن به تکنيک هاي موفقيتش بايد تمام محدوده جغرافيايي منزل را طي کرد و هر بخش خريدش را از جايي خاص سراغ گرفت. يک قانون نانوشته در ميوه فروشي ها هست که مي گويد: «هيچ دو ميوه مرغوب و ارزاني يک جا با هم جمع نمي شوند»؛ اين جوري، چشمتان بعد از مدت کوتاهي خودش ياد مي گيرد که جلوي کدام ميوه فروشي پايتان را شل کند و کجا به سان يک دونده دوي 100 متر از محل کلاه گذاري دورتان کند.
هر چند که همين جوري اش هم ميوه هاي وارداتي آن قدر زياد شده اند که کشاورز وطني به خاک سياه بنشيند و راضي شود که 17 کيلو سيب مرغوب باغ هاي اروميه اش را يکجا و در گوني هاي پلاستيکي در جاده به حراج بگذارد و به بهايي کمتر از کيلويي 170 تومان بدهد دست خلق الله.
ميوه درشتش خوبه!
برعکس تمام آدم هايي که وقتي مي روند داخل ميوه فروشي دوست دارند خودشان ميوه را انتخاب کنند و تا مي توانند سالم تر و رسيده ترهايش را انتخاب کنند، هميشه دنبال مغازه هايي مي گشتم که خود مغازه دار پلاستيک را دستش مي گيرد و در هم ميوه را مي ريزد داخل پلاستيک و بعد درش را گره مي زند و مي دهد دستت چون يکي از بزرگ ترين مشکل هايم در ميوه خريدن اين است که اگر بخواهم خودم ميوه را جدا کنم دو ساعت کله ام را درون ظرف ميوه ها مي کنم تا آنهايي را که از همه بهتر به نظر مي رسند جدا کنم و اين کار چند برابر آدم هاي معمولي برايم زمان مي برد. از طرفي وقتي هم ميوه را مي بري خانه، اگر هم ميوه نامرغوب قاتي اش بود مي تواني خيلي راحت تقصير را گردن مغازه دار بيندازي و بگويي که «درهم بود، تقصير من چيه؟»، البته هميشه تجربه اول ميوه خريدن با يک سري حال گيري همراه است؛ به خاطر اينکه هر چقدر هم که تمام هوش و استعدادت را در انتخاب ميوه ها بگذاري باز هم وقتي مي روي خانه يک چند تا ايراد از ميوه خريدنت مي گيرند و بعدش هم مي گويند: «نه، هنوز اين کاره نشده اي!».
منبع:همشهري جوان، شماره 239